یادداشت/

چهار گام استراتژیک شیطان بزرگ برای نفوذ به فرهنگ ایران

سرویس: فرهنگیکد خبر: 18404|12:54 - 1394/05/31
نسخه چاپی
چهار گام استراتژیک شیطان بزرگ برای نفوذ به فرهنگ ایران
«تهاجم ، شبیخون، مهار و نفوذ فرهنگی» چهار گام استراتژیک شیطان بزرگ برای نفوذ به فرهنگ ایران است.

به گزارش خبرنگار دیوانگاه//یادداشت//آشنایی جزیی با الفبای علوم انسانی و اجتماعی هویدا می سازد که امروزه «مسأله فرهنگ»، مسأله اصلی در تمام جوامع انسانی معاصر بوده و هست، چه در جبهه مستکبرین و چه در جبهه مستضعفین. از یک سو مستکبرین عالم عموما و جهان غرب و ایالات متحده آمریکا خصوصا در تلاشند که فرهنگ خود را بر تمام کشورهای جهان حاکم نمایند؛ برنامه ریزان این کشورها برای تحقق این استراتژی گام های عملیاتی را تدوین می نمایند که در ادامه این تحلیل به آنها خواهیم پرداخت. از سوی دیگر مستضعفین عالم نیز عموما و مسلمانان راستین جهان، خصوصا در تلاشند که فرهنگ ناب خود را نسبت به تأثیرپذیری از فرهنگ های بیگانه در امان نگه دارند.

در این بین تمدن مادی غرب و ایالات متحده آمریکا، جهان اسلام را از منظر تمدنی و سیاسی به عنوان اصلی ترین رقیب خود تلقی می کند. تمرکز آمریکا بر جهان اسلام به عنوان یک تهدید استراتژیک به ویژه بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (ره) و ادامه آن توسط مقام معظم رهبری (مدظله العالی) افزایش یافته است.  اگر به تقابل استکبار جهانی در سه دهه گذشته نظر بیفکنیم در می یابیم که در هر دهه ای متناسب با وضعیت انقلاب اسلامی در ایران، استراتژی دشمن نیز تغییر کرده است؛

  1. تقابل دشمن در دهه اول با نظام جمهوری اسلامی ایران: تهاجم فرهنگی

تقابل در در این دهه در حوزه تهاجمِ مستقیم (جنگ و ترور و .. به مرزهای جغرافیای.) و غیر مستقیم (به مرزهای عقیدتی ما) بوده است و سراسر این دهه آکنده از پدیده هایی همچون جنگ، کودتا و ترور می باشد. تهاجمدر لغت به معنای حمله کردن یکی بر دیگری . (از اقرب الموارد) و به یکدیگر هجوم کردن است که این واژه در مقابل تدافع قرار می گیرد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) در این معنا«تهاجم فرهنگی»به معنای حمله کردن مستقیم و آشکار دشمن بر عقاید، ارزشها و هنجارهای رفتاری حریف خود است.

  1. تقابل دشمن در دهه دوم با نظام جمهوری اسلامی ایران:شبیخون فرهنگی

اما از ابتدای دهه دوم، بحث فراگیر عمومی در جامعه اسلامی ایرانی، مسئله «شبیخون فرهنگی» بود که مقام معظم رهبری از همان اولین سالهای دهه دوم انقلاب یعنی پایان دفاع مقدس، دست دشمنان را خوانده و خبر از شبیخون فرهنگی آنان دادند. چنانچه در یکی از سخنرانی ها می فرمایند: «دشمن از راه اشاعة فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشاءسعی می کند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می کند یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتل عام و غارت فرهنگی است» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان گردان عاشورا، 22/4/71)

  1. تقابل دشمن در دهه سوم با نظام جمهوری اسلامی ایران:مهار فرهنگی

استکبار در دهه سوم در راستای استراتژی خود نسبت به انقلاب اسلامی ایران با توجه به عقیم ماندن گام های قبلی خود به فکر مهار انقلاب اسلامی در سطح جهان افتاد. لذا پرونده ایران به شورای امنیت رفت و تحریم ها تشدید شد و حمله به افغانستان، عراق و حزب الله به قصد مهار انقلاب اسلامی ایران آغاز گشت ولی در این امر (مهار بین المللی) نیز شکست خوردند.

  1. تقابل دشمن در دهه چهارم با نظام جمهوری اسلامی ایران:نفوذ فرهنگی

با گذشت 5 سال از دهه  چهارم، دشمن به دنبال مهار انقلاب از طریق نفوذ فرهنگی می باشد. «نفوذ» در لغت به معنای «راه‌یافتن پنهانی در گروهی یا جایی به منظور تحقق هدفی خاص» می باشد. (فرهنگ لغت عمید) نفوذ فرهنگی دیگر به صورت گام های ابتدایی دشمن نسبت به انقلاب و ارزشهای آن در اوایل شکل گیری آن در ایران نمی باشد بلکه این استراتژی از درون فرهنگ رقیب و توسط مروجان و دلدادگان فرهنگی دشمن در فرهنگ یک کشور صورت می گیرد، در این امر تمام جریان های داخلی و خارجی به صورت هماهنگ عمل می کنند.

سئوال اساسی این نوشتار این است که «چرا مقام معظم رهبری - در برهه ای که برخی جناح ها و شخصیت های موثر در نظام، از تغییرات متفاوتی دم می زنند و مدعی اند که این تغییرات در 35 سال گذشته بی سابقه است- در بیانات خوددر دیدار اخیر اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام، صحبت از اصطلاح جدید «نفوذ فرهنگی» می نمایند؟» به عبارت دیگر چه چیزی دشمن را بر این داشته است که «در جریان مذاکرات هسته‌ای -این توافقی که نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا- از طریق این مذاکرات و از این توافق، وسیله‌ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور؟» ایشان معتقدند که «ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همه‌ی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد. در منطقه هم همین‌جور؛ در منطقه هم آن‌ها می‌خواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دست‌وپا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند».

پاسخ دقیق به این سئوال منوط به تحلیل کارکرد 4 دهه خصومت دشمن علیه اصل نظام و اسلام در ایران پس از انقلاب می باشد. آنها در صددند که با نفوذ پنهانی خود (برخلاف تهاجم و شبیخون فرهنگی که عمدتا حرکتی آشکار است) از یک سو در سیاست‌های داخلی ایران تأثیرگذار شوند؛ و از سوی دیگر رفتار جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات منطقه را تغییر داده و آن را با استراتژی های تمدنی خود همراه نماید.

یادداشت : مسلم طاهری

 

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد