پایگاه خبری تحلیلی دیوانگاه18:42 - 1400/09/19

زینب جان به دنیا آمدنت برهان صبوری بود...

تو آمده بودی که صبر را شرمنده کنی و فاتح همه ی فردا ها باشی...

به گزارش دیوانگاه ،یادداشت// زینب جان ، تو آمده بودی که صبر را شرمنده کنی و فاتح همه ی فردا ها باشی.

 

آغازگر فریاد ، رسواگر بیداد، تو‌ آیه ی صراحتی که چادرت درهای زمین را به افلاک می رساند، حقیقت تو ساز، تقویم شیعه را کوک کرد

 

ای آغوش کبوتران بال شکسته،  قلم را که به دست میگیرم از هر طرف که نامت را می نگارم به کربلا میرسم 

 

آن نینوا را گویم ! که در پرده ی شهامت تو شکوه یافت ، پشت تمامی پهلو های کبود،  پشت تمامی فرق های شکافته ،پشت تمامی جگر های سوخته و پشت تمامی تن های بی سر نام توست که زینب وار، زینت میبخشد نام شیعه را

 

چشمها را بر آسودگی می بندد و خواب را در دایره خیال پس می‌راند اویی که هر سحرگاه بانک اذان بیدار باش را با وضوی صبر زمزمه می‌کند و دست‌های پر از مهرش پلکانی است به سمت اجابت

 

لبخند بی دریغت بر آینه ی دردهایم می لغزد  و غبار غم را از وجودم پاک می سازد،  لبخند تو، تنها مرهمی است که در هیچ گزارش روزانه ای ثبت نمی شود و این یادگاری به جا مانده است از پرستار دشت کربلا و لبان تو

 

نویسنده: آرزو مرادی