پایگاه خبری تحلیلی دیوانگاه08:24 - 1400/11/14
یادداشت//

حقیقت این است که انسان ها با هم فرق دارند

اغلب آنچه از خودکشی می‌گویند مقداری عامیانه به نظر می‌رسد. عده ای فقر را عنوان می‌کنند. عده ای شکست در روابط عاطفی. عده ای همسالان پر خطر. عده ای سختی وضعیت کار، بیسوادی و... اگر چنین است پس نباید افراد مرفه و یا با سواد و... خودکشی کنند!

به گزارش دیوانگاه ،یادداشت// اغلب آنچه از خودکشی می‌گویند مقداری عامیانه به نظر می‌رسد. عده ای فقر را عنوان می‌کنند. عده ای شکست در روابط عاطفی. عده ای همسالان پر خطر. عده ای سختی وضعیت کار،  بیسوادی و... اگر چنین است پس نباید افراد مرفه و یا با سواد و... خودکشی کنند!

 

حقیقت این است که انسان ها با هم فرق دارند. بعصی افراد در اوج سختی و فقر خودکشی نمی‌کنند. حتی کودکان کار ممکن است هرگز این عمل به ذهنشان خطور نکند. حتی کودکانی ک در کوره های آجر پزی و تحت سخت ترین شرایط کار می‌کنند.

 

 اما یک نکته اساسی وجود دارد و آن این است که زمانی که توانمندی فرد برای سازگاری با وضعیت زندگی و مقابله با رنج های زندگی فرد پایین باشد و توازن توانمندی و حجم رنج بهم بخورد آنگاه احتمال بروز خودکشی قوی تر است. این عدم توانمندی و یا بار رنج اضافی سبب بروز اختلالات روانشناختی می‌شود. در بیش از ۹۰ درصد افرادی که خودکشی می‌کنند حداقل وجود یک اختلال روانشناختی تایید شده است.

 

مطالعات جدید نشان می‌دهند حدی از احساس رنج و تجربه سختی در زندگی برای احساس خوشبختی و رضایت لازم است! چه بسا آسودگی  افراطی در زندگی خود رنج آفرین باشد! حتما اخبار خودکشی بازیگران معروف و پولدار معروف سینمای هالیوود را شنیده اید.

 رنج برای هر کسی فرق و معنایی دارد. رنج یکی تنهایی است. یکی فقر. یکی جدایی. یکی شکست در شغل و یکی هم نبود معنا و چالش و فراهم بودن زیاد امکانات و پوچی است.

البته که انسان برای زیستن سالم نیازمند برخی از حداقل امکانات زندگی است.

 

در اینصورت حتی افراد با توانمندی پایین هم می‌توانند به نسبت ایمن بمانند. اما همه چیز به امکانات بر نمی‌گردد. حقیقت این است که بخصوص در تربیت کودکان اکثر خانواده ها بیراهه می‌روند. و آنطور که باید فرزندان توانمندی تربیت نمی‌کنند.

 

در تربیت آسان گیری و یا سخت گیری افراطی دارند. و یا بدون برنامه و بی نظم تربیت می‌کنند. در اکثر موارد این شرایط منجر به تربیت فرزندی می‌شود که نسبت به رنج خیلی حساس است و نسبت به پاداش های زندگی لذت نمی‌برد.

 

فرزندانی که سختی بهینه نکشند. فرزندانی که پدر مادران قاطع و نه مهربان صرف ندارند در سازگاری با زندگی با توقعات غیر واقع بینانه دچار مشکل شده و حجم احساسات منفی تجربه شده ممکن است در آنها احتمال اقدام به خودکشی را بالا ببرد.

خودکشی در بزرگسالان ممکن به برخی دلایل کاملا شخصی انجام شود.  اما در سنین پایین بسیار وابسته به تجارب محیطی خانوادگی است.  بخصوص به دلیل عدم استقلال کودک و نوجوانان از سیستم خانواده و والدین،  به جرات می‌توان گفت که این خطر در کمین تمامی نوجوانان دارای سیستم خانوادگی ناکارآمد است و کمتر به عوامل درون روانی خود نوجوان بر می‌گردد.

 

 والدینی که ناآگاهانه و بدون مشورت متخصص و مطالعه کتاب و فکر کردن فرزندان تنبل، حساس، زود رنج و کم تجربه و کم اعتماد به نفسی پرورش داده اند و یا اینکه به دلایلی نگیر تعارض با همسر فضای خانه را متشنج و پر آشوب می‌کنند.

 

?برای ایمن سازی زندگی به خودکشی کودکان و نوجوانان این عوامل مهم اند:

۱. فراهم بودن حداقل امکانات بهینه زندگی

۲. تربیت درست قاطعانه با مشورت مشاور مجرب

۳.  دادن تجربه برخی مسئولیت های سخت به فرزندان و تشویق آنها به انجام وظایف

۴. کنترل روابط با همسالان و تنظیم قاطعانه ساعات حضور فرزند در بیرون از منزل.

۵. توجه به نشانه های خطر از جمله خستگی و صعف شدید انرژی، صحبت از خودکشی توسط فرزند و... و مراجعه به مشاور.

۶. کنترل و نظارت بر استفاده از فضای مجازی

۷. کاهش سطح تنش روانی در خانواده تا سطح بهینه و لازم. بعبارتی حل مشکلات زناشویی و هماهنگ بودن والدین در تربیت.

در نهایت نکته مهم این است که برای سالم تربیت کردن فرزندان بهانه نیاورید.

 

 برای این کار نه پول زیاد و نه امکانات زیاد و نه سواد خیلی زیادی لازم است. کمی اهمیت و مقداری وقت و انرژی گذاشتن برای مشورت و فکر، فرزندان ایمنی را در برابر خطر خودکشی تربیت خواهد کرد.  

 

دکتر محسن بابایی. دکترای (phd) تخصصی مشاوره.

مرکز مشاوره طلوع. هرسین. کلینیک آل یاسین.