به گزارش دیوانگاه ،یادداشت//فرصتی برای تیرگی باقی نمانده بود وقتی فانوس هر شب بام های شهرم فریاد الله اکبر سر می داد
آواز ایستادگی بود که سرزمین یخ زده را بیدار می کرد به نوید حیاتی دوباره و نغمههای شهیدان بود که فریاد زنده ی روزگارمان شد.
آمدی... از نقطه شروع مقدس به شاهرگ انقلاب ما را رساندی، آمدی...تا ما را به زیارت آفتاب رسانی و بهار را در دل زمستان زنده کنی
ای باغبان سبز قامت دوران !دانههای شهامت و شهادت را در دل سرزمینم کاشتی پرواز را در قفس نشاندی و حس آسمانی بودن را در دل آبی پرندگان
و من اینک... در هیاهوی لبخند زدن بهار در زمستان ...به شما میاندیشم که آینه ها را تقسیم نمودی و چراغ باورمان را در شب تسخیر روشن کردی و تقویم سرنوشت را رقم زدی.
با خودم عهد میبندم که پای غیرت بایستم و مشق همت را از بر کنم و در سایه ایمان به رهبرم ،تمام شمع های وفاداری را روشن نگاه دارم، باور همیشه سبز !عاشقانه پای عهد تو می مانیم.
به قلم: خانم آرزو مرادی